گفت و گو با جواد بداق جمالی؛ دبیر انجمن علمی هواشناسی ایران
خلبان پرواز تهران- یاسوج مقصر اصلی نیست
سازمان هواشناسی نباید اجازه پرواز به هواپیما می داد

با گذشت یک سال از سانحه برخورد هواپیمای «ای تی آر» شرکت هواپیمایی آسمان به رشته کوه دنا، داده ها و اطلاعات جدیدی برای عرضه وجود ندارد و به منظور پیشگیری و مشخص شدن دلایل و عوامل واقعه جانسوزی که رخ داده است، میتوان تحلیل ارائه کرد تا حتی الامکان از وقوع چنین سوانحی پیشگیری کرد.
با گذشت یک سال از سانحه برخورد هواپیمای «ای تی آر» شرکت هواپیمایی آسمان به رشته کوه دنا، داده ها و اطلاعات جدیدی برای عرضه وجود ندارد و به منظور پیشگیری و مشخص شدن دلایل و عوامل واقعه جانسوزی که رخ داده است، میتوان تحلیل ارائه کرد تا حتی الامکان از وقوع چنین سوانحی پیشگیری کرد.
پیش از این، «کن نیوز» در گفت و گو با علیرضا منظری معاون پیشین سازمان هواپیمایی کشوری (با تیتر: خلبان مقصر اصلی سانحه هواپیمای به پرواز درآمده است)، وی استدلال کرد هر تخلفی که در پرواز این هواپیما، نقش داشته است نهایتاً عاملی اصلی سانحه نیست و خلبان که فرمانده پرواز است، مقصر اصلی است.
در دومین گفت و گو که پیش رو دارید با استفاده از دیدگاه تخصصی دیگری، سانحه هواپیمای تهران- یاسوج، را بررسی کرده ایم. دکتر جواد بداق جمالی که دکترای فیزیک کاربردی از دانشگاه کیوشو ژاپن دارد و دوره پسادکترای هواشناسی کاربردی را در همان دانشگاه گذرانده است، اعتقاد دارد که خلبان هواپیما مقصر اصلی نیست.
این عضو هیات علمی دانشکده محیط زیست(وابسته با سازمان حفاظت محیطزیست)، پیش از این رئیس پژوهشکده هواشناسی (وابسته به سازمان هواشناسی وزارت راه و شهرسازی) بوده و هم اینک دبیر انجمن علمی هواشناسی ایران است.
*****
*یک سال از سقوط هواپیمای ای تی آر تهران ـ یاسوج گذشت و سازمان هواپیمایی کشوری مقدماتی خود را انتشار داد و کمیسیون عمران و کمیسیون اصل 90 مجلس، اظهار نظر متفاوتی دارند و علتهای سقوط را در موراد دیگری میدانند. کمیسیونهای مجلس، عامل سقوط را یخزدگی هواپیما میدانند و سازمان هواپیمایی علت اصلی را این میداند که خلبان با کاهش ارتفاع غیرمجاز، باعث شده هواپیما به کوه برخورد کند.
پس از این که سازمان هواپیمایی کشوری، خلبان را مقصر اصلی اعلام کرد مردم در اظهار نظرهای خودشان در قالب کامنت، نسبت به مقصر معرفی شدن خلبان انتقاد دارند. آقای دکتر جمالی، با توجه به این که تحصیلات تکمیلی و تحقیقات شما در ژاپن بوده است وقتی در آن کشور چنین اتفاقی رخ میدهد و گزارش سانحه منتشر میشود نوع برخورد و واکنش مردم چگونه است؟
-اولاً در کشورهای پیشرفته از جمله ژاپن، به نظر کارشناسی احترام میگذارند و به موضوع، جنبه سیاسی نمیدهند. مردم سعی میکنند خارج از حیطه تخصصی خودشان، نظر ندهند. یعنی مردم عادی، نه در سیاست دخالت میکنند و نه در مسائل فنی و کارشناسی.
اساساً سازمانهای تخصصی باید استقلال رای داشته باشند و به موقع به وظیفه خودشان عمل کنند. مشکل ما این است که سازمانهای تخصصی ما، وظیفه خودشان را به درستی انجام نمیدهند و موضوع به حاشیه میرود. در این حالت، مردم دخالت میکنند و به موضوع ورود پیدا میکنند.
*در ژاپن و با وجود اینترنت و فضای مجازی، وقتی حادثهای رخ میدهد و خبرهای آن منتشر میشود مردم ژاپن مثل ایران، کامنت میگذارند و اظهار نظر کنند؟
-من کمتر دیده ام که مردم ژاپن در مسائل تخصصی نظر بدهند. من هفت سال در ژاپن بودهام. چه بحثهای سیاسی باشد و چه بحثهای زیست محیطی و مسائل هواشناسی باشد، وقتی سازمان تخصصی ژاپن تصمیم میگیرد، همه تابع هستند.
به عنوان نمونه، این موضوع را مطرح میکنم که ژاپن سه دقیقه جلوتر میتواند زلزله را پیشبینی کند. سازمانی که زلزله را پیشبینی میکند اختیار دارد و دستور میدهد نه هواپیمایی بلند شود و نه هواپیمایی فرود بیاید و نه قطاری از آن منطقه خارج شود و نه قطاری وارد شود.
در مدت سه دقیقه به طور اتوماتیک، پیامها ارسال میشود و باید همه چیز متوقف شود. مردم ژاپن به این موضوع احترام میگذارند و میدانند به صلاحشان است و میدانند که واقعاً درست است.
مشکل ما الان این است که سازمانهای تخصصی ما وظایف خودشان را انجام نمیدهند و سازمان هواشناسی، نه تنها در خصوص سانحه هواپیمای تهران ـ یاسوج بلکه در سایر موضوعات هم، وظایف خودش را انجام نداده است.
در حوزه هوانوردی، هواپیماهای ما به چند دسته تقسیم میشوند. یک دسته، هواپیماهایی که مجهز به رادار هستند و در هر ارتفاعی میتوانند پرواز کنند. هواپیماهایی نیز داریم که سیستم راداری ندارند و نمیتوانند در داخل ابرها پرواز کنند یا در هر ارتفاعی نمیروند. هواپیماهایی وجود دارد که سیستم ضدیخ آنها، اتوماتیک است. وقتی حسگرها یا سنسورها احساس میکنند یخبندان دارد شروع میشود به طور اتوماتیک، سیستم ضد یخشان فعال میشود.
در بعضی هواپیما این کار به صورت دستی انجام میشود. هواپیمای مدل «ای تی آر»، از نوع مدلهای نسبتاً قدیمی است که سیستم ضد یخ آن باید به طور دستی فعال شود و اتوماتیک فعال نمیشود.
*وقتی خلبان هواپیمای «ای تی آر» پرواز تهران ـ یاسوج کاهش ارتفاع داده است عوامل پروازی حدود دو دقیقه و 26 ثانیه دستگاه ضد یخ را روشن کرده و بعد آن را خاموش کردهاند.
-سیستم ضد یخ هواپیما، دیر فعال شده. سیستم ضد یخ را خاموش نکرده اند بلکه از کار افتاده است. چون به احتمال زیاد، خیلی سریع یخ سنگینی روی بدنه هواپیما تشکیل شده است. منِ نوعی یا منِ کارشناس، در آنجا نبودهام ولی آن چیزی که برآورد میشود این طور است.
اگر به موقع به خلبان اطلاع داده میشد داری وارد منطقهای میشوی که ناپایداری جوی و اُفت شدید دما وجود دارد و احتمال یخزدگی قوی وجود دارد، خلبان اصلاً نباید وارد آن ارتفاع میشد.
*سازمان هواپیمایی کشوری در زمان بررسی جعبه سیاه هواپیما گفته بود که خلبان بعد از دو دقیقه استفاده، سیستم ضد یخزدایی هواپیما را خاموش کرده است.
-خلبان نمیتوانسته سیستم ضد یخ هواپیما را خاموش کند. چون تمام بدنه هواپیما را یخ گرفته بود. چرا باید آن سیستم را خاموش کند. یعنی با عقل و منطق جور در نمیآید. وقتی آن سیستم را روشن کرده یعنی دیده است که بدنه هواپیما دارد یخ میزند اما آن را دیر روشن کرده است.
به نظر میرسد در مدت چند ثانیه، یخ سنگینی اطراف بدنه هواپیما را فراگرفته و هواپیما سنگین شده است. موتور هواپیما، دیگر قدرت آن را نداشته است که به بالا برود. شما خاطرتان هست که کدام قسمت هواپیمای تهران ـ یاسوج به کوه برخورد کرده است؟
*خلبان در لحظات آخر قبل از وقوع سانحه میخواسته دماغه و نوک هواپیما را به سمت بالا ببرد و هواپیما اوج بگیرد تا به کوه برخورد نکند. اما قسمت زیرین هواپیما به کوه برخورد کرده است.
-درست است. هواپیما به حدی سنگین بوده که موتور هواپیما زورش نرسیده و با سینه و شکم، به کوه برخورد کرده است. این نشان میدهد که خلبان، دیر متوجه شده. چرا دیر متوجه شده؟ برای این که سیستم پیشبینی هواشناسی، دیر اطلاع داده است.
من راه دوری نمیروم. حدود 40 روز پیش ساعت هشت و نیم صبح، من در فرودگاه بودم. پرواز تهران به تبریز انجام میشود. یک ساعت بعد هواپیما، به فرودگاه تبریز میرسد. آن موقع میگویند میزان دید پایین است و هواپیما باید به تهران برگردد.
هواپیما به تهران برمیگردد. یعنی هواشناسی ما نمیتوانسته وضعیت یک ساعت بعد را پیشبینی کند که هواپیما از تهران بلند نشود؟ این یک نمونه است و ما در طول سال تعداد زیادی از این پروازهای ناموفق را داریم.
البته این وضع مربوط به مدیریت قبلی سازمان هواشناسی است. چند روز پیش یعنی در اسفند 1397، رئیس سازمان هواشناسی عوض شد. تخصص رئیس جدید سازمان هواشناسی، سرکار خانم تاجبخش، هوانوردی است.
امیدواریم شاهد تحول و پیشرفت در خدمات کاربردی بالاخص خدمات هوانوردی باشیم. این اتفاقاتی که رخ داده، مربوط به پنج سال گذشته و مربوط به دوره قبل است. این نقدها مرتبط با مدیریت ناموفق آقای پرهیزکار(معاون وزیر و رئیس سابق سازمان هواشناسی) و آقای آخوندی(وزیر راه و شهر سازی) است.
*وقتی هواپیمای تهران ـ یاسوج در ارتفاع 21 هزار پایی بوده و خلبان برای اولین بار با برج مراقبت فرودگاه یاسوج ارتباط برقرار کرده بود، همین خلبان به کنترلر مرکز کنترل فضای کشور اعلام کرده با فرودگاه یاسوج ارتباط گرفته است.
خلبان به کنترلر مرکز کنترل فضای کشور گفته که میخواهد از 21 هزار پایی به 17 هزار پا کاهش ارتفاع بدهد. کنترلر مرکز کنترل به خلبان گفته است که در این مسیر هوایی حداقل ارتفاع مجاز 17 هزار پا است و اگر میخواهی پایینتر بروی باید با فرودگاه یاسوج هماهنگ کنی. مرکز کنترل اجازه داده هواپیما فقط تا 17 هزار پایی یا 7 هزار متری از سطح دریاهای آزاد پایین بیاید.
خلبان با فرودگاه یاسوج هماهنگ نمیکند و قبل از این که به رشته کوه دنا برسد حتی تا 14 هزار و 500 پا، کاهش ارتفاع داده است.
-خلبان چرا پایین میرود؟ برای این که هواپیما از کنترل خارج شده. برای این که هواپیما شدیداً یخ زده و اُفت شدید ارتفاع داشته است. شما منحنی تغییرات ارتفاعی هواپیما را ببینید که بین 17 هزار پا و 14 هزار پا را ظرف چند ثانیه اُفت داشته است.
این اُفت، اُفت معمولی ارتفاع نیست. من چون اطلاعات آن را دارم، این نکته را بیان کردم. یعنی تصویر منحنی کاهش ارتفاع هواپیمای تهران ـ یاسوج را دارم.
*کاهش ارتفاع بعد از 21 هزار پا، سریع بوده است...
-کاهش سریع است و این کاهش سریع یعنی اثبات این موضوع که یخزدگی، سریع و افزایش وزن، سریع اتفاق افتاده و هواپیما از کنترل خلبان خارج شده. یعنی یک لحظه رسیده که کنترل هواپیما از دست خلبان خارج شده.
خلبان برای عبور از رشته کوه دنا باید ارتفاع 17 هزار پایی یعنی حدود 5 هزار و 600 متری را حفظ میکرد. از زمانی که از 17 هزار پایی کاهش ارتفاع داده تا زمانی که حادثه رخ داده است تقریباً 10 دقیقه فاصله بوده.
از حدود 13 دقیقه قبل از لحظه سانحه، خلبان هواپیما با فرودگاه یاسوج در ارتباط بوده و هیچ وضعیت اضطراری و خطرناکی را اعلام نکرده است.
-خلبان چنین موقعیتی را اعلام نکرده است برای این که سنسورهای هواپیما فعال نبوده و نمیتوانسته بیرون هواپیما را ببیند که چقدر یخ زده است. هواپیمای «ای تی آر»، هواپیمای خیلی مجهز و مدرنی نیست که همه نوع اطلاعات را به خلبان بدهد.
ایستگاههای پیشبینی هواشناسی در تهران و یاسوج باید این اطلاعات را به موقع به خلبان میدادند. نمونه آن را که پرواز تهران ـ تبریز بود مطرح کردم.
سازمان هواشناسی حتی برای یک ساعت، از پیشبینی عاجز است. در حالی که با فناوریهای موجود روز دنیا یک ساعت، واقعا زمان طلایی است و نباید در صنعت هوانوردی، خسارت ایجاد کنیم.
شما به جای این که سوال بپرسید که مردم ژاپن چه عکسالعملی در مقابل گزارشهای حوادث نشان میدهند، بپرسید که چند درصد پرواز ناموفق در کشوری مثل ژاپن یا چین داریم؟ این موضوع را ارزیابی کنید. این موضوع را از صنعت هوانوردی جهانی جویا شوید و آمار آن را تهیه کنید.
*در کشوری مثل ژاپن، زمان دقیق حرکت اتوبوسها و قطارها هم مشخص است و دقیقا میدانند چه زمانی قطار مترو به ایستگاه میرسد و چه زمانی اتوبوس به ایستگاه میرسد.
-بله. فرق اتوبوس با هواپیما در این است که وقتی خلبان میخواهد پرواز کند استاندارد، استاندارد جهانی است و ایران و چین و ژاپن ندارد.
*ما میخواستیم با توجه به تسلط شما به زبان ژاپنی، بگویید وقتی گزارش چنین سانحهای در ژاپن منتشر میشود مردم محتوای گزارش سانحه را میپذیرند و کاملاً نسبت به آن پذیرش دارند؟
-مردم ژاپن پذیرش دارند. مثل زلزله وقتی که اعلام میکنند الان زلزله اتفاق میافتد مردم واقعاً اعتماد میکنند. من در ژاپن بوده و دیدهام. هر سال یک یا دو بارف طوفان شدید هم میآید. در ژاپن به چنین پدیدهای، تایفون میگویند. تایفون از روی اقیانوس شکل میگیرد عین تورنادو و طوفانهای شدیدی که در منطقه آمریکا شکل میگیرد.
در محدوده ژاپن، تایفون از روی اقیانوس شکل میگیرد و بعضی وقتها به سمت چین و کره میرود و در برخی موارد روی ژاپن میآید. سازمان هواشناسی ژاپن اعلام میکند که هیچکس نباید از خانهاش بیرون برود.
ژاپنی که در ماه ژانویه(تحویل سال میلادی) به اندازه دو روز، بیشتر تعطیل نمیکند وسط سال در فصل تابستان اعلام میکند باید همه جا از جمله مدارس و ادارت یک روز تعطیل باشد و در آن شهری که وقوع پدیده اعلام شده، هیچکس حق ندارد پایش را بیرون از خانه بگذارد.
بنابراین، مردم ژاپن اعتماد میکنند و به خدا قسم، هیچ فردی بیرون از خانه نمیرود. میدانند اگر بیرون بروند طوفان آنها را از روی زمین بلند میکند.
*فرودگاه یاسوج به خلبان هواپیمای پرواز تهران- یاسوج گفته در ارتفاع 3500 پایی ابرهای کومولونیمبوس (ابرهای متراکم و همراه با رعد و برق) و در ارتفاع 9000 پایی پدیده اورکست (پوشیده از ابر/Overcast) وجود دارد. خلبان قبل از رسبدن به رشته کوه دنا، به طور آگاهانه تصمیم گرفته تا سطح 14 هزار و 500 پایی کاهش ارتفاع بدهد و از زیر ابر عبور کند. این کار را آگاهانه انجام داده است.
-همه این اطلاعات درست است ولی حلقه واسطه، ناقص است. حلقه واسطه این است که فرودگاه یاسوج نمیگوید سطح یخبندان در کجا هست و شدت اُفت دما چقدر است. فرودگاه باید سطح یخبندان را میگفت که در داخل ابر است و در چه ارتفاعی است.
*خطرناکترین نوع ابر، ابرهای خانواده کومولوس است که ابرهای متراکم و بارشی هستند. در ابر کومولونیمبوس، وضعیت متلاطم و همراه با رعد و برق است. مگر خلبان نسبت به ویژگی چنین ابری خبر نداشته است؟
-من جزئیات این بخش را نمیدانم. گزارشی که ما به عنوان کار کارشناسی پیگیری کردیم مربوط به بخش هواشناسی و هوانوردی بود که دیدیم پیشبینیها به موقع نبوده است. پیشبینیها با دقت و به موقع صادر نشده. ما توانستیم به چنین نتیجهای برسیم.
*وقتی برج مراقبت فرودگاه یاسوج به خلبان گفته که ابر کومولونیمبوس یعنی ابر متلاطم و انبوه وجود دارد، واکنش منطقی به وجود چنین ابری چگونه باید باشد؟
-اگر اطلاعات، درست بوده است واکنش منطقی این بود که خلبان باید احتیاط را رعایت میکرد. بر اساس اطلاعاتی که ما داریم، به خلبان از نظر وضعیت جوی، اطلاعات صحیح و کاملی داده نشده.
*بر اساس گزارش مقدماتی سانحه که سازمان هواپیمایی کشوری منتشر کرده برج مراقبت فرودگاه به خلبان گفته است ابرهای کومولونیمبوس وجود دارد. این نوع ابر، ابر معمولی نیست که نسبت به آن بیتفاوت باشیم و ابر همراه با آشفتگی و تلاطم و رعد و برق است.
به نظر میرسد که شما به بیتوجهی خلبان در این زمینه، اهمیت نمیدهید.
-خلبان این هواپیما، خلبانی بیتجربه نبوده است. اگر با این دقت، به خلبان اطلاع داده شده باشد و به طور دقیق میدانسته که وضعیت چطور است، نباید ریسک میکرد و نباید به داخل یک وضعیت متلاطم میرفت. اما من احساس میکنم اطلاعات دقیق به خلبان داده نشده است.
*فرودگاه یاسوج اطلاعات مربوط به هواشناسی در ساعت نُه و 20 دقیقه صبح به خلبان داده و این اطلاعات مربوط به ساعت نُه صبح بوده است. هواپیما هم در ساعت هشت و 5 دقیقه صبح از تهران پرواز کرده است.
-من معتقدم که این اطلاعات را باید در ساعت 8 صبح به خلبان میدادند و نه ساعت 9 و وقتی که هواپیما در فضا قرار دارد.
*بالاخره حدود 15 دقیقه قبل از وقوع سانحه، برج کنترل فروگاه یاسوج به خلبان گفته که چنین پدیدههایی وجود دارد. آیا نباید خلبان به سمت فرودگاه جایگزین یعنی شیراز میرفت؟
-اگر خلبان، اینقدر بیتجربه است چرا سیستم هوانوردی ما از خلبانهای بیتجربه استفاده میکند. شما نگویید خلبان باید چه کاری انجام میداد. ما یا خلبان را قبول داریم و خلبان آدم مطمئنی است یا نه.
تا جایی که من اطلاعات این خلبان را دارم، خلبانی بیتجربه و ضعیف نبوده است. خودش، استاد و مربی خلبانی بوده. ما اگر به این خلبان اعتماد داریم پس در انتخاب او در آن لحظه شک نکنیم.
ما باید به خلبان اعتماد کنیم و نگوییم کوتاهی از خلبان بوده. همیشه خلبان و راننده، مقصر معرفی شدهاند. در تصادف اتوبوس واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، در ابتدا میخواستند همه چیز را گردن راننده بیندازند. اول گفته شد که راننده، سکته کرده است.
هیچکس در آن ابتدا قبول نمیکرد که این اتوبوسها ایراد دارد. بعد از این که پیگیری کردند مشخص شد ترمز ماشین بریده است.
*رشته کوه دنا 49 قله بالای 4 هزار متر دارد و 7 قله بالای 4300 متر دارد. هواپیما باید با داشتن ارتفاع 17 هزار پایی از بالای رشته کوه دنا عبور میکرد. یعنی هواپیما نباید به ارتفاع کمتر از حدود 5 هزار و 700 متری میآمد.
آیا فرودگاه یاسوج باید به خلبان میگفت که طبق مقررات هوانوردی نباید به کمتر از 17 هزار پا کاهش ارتفاع بدهی؟
-علامت سوال را در اینجا بگذارید که چرا از 17 هزار پا یک دفعه به 14 هزار پا کاهش ارتفاع داده است. خارج از کنترل خلبان، کاهش ارتفاع اتفاق افتاده است. وگرنه عقل سالم این موضوع را قبول نمیکند.
*خلبان و کمک خلبان هواپیما با خودشان صحبت کرده و تصمیم گرفتهاند کاهش ارتفاع بدهند و و از زیر ابر عبور کرده و به سمت فرودگاه بروند.
-آیا این خلبان، ارتفاعات را نمیشناخته و از آن منطقه شناخت نداشته است؟
*خلبان بارها به فرودگاه یاسوج پرواز کرده اما این بار سانحه برخورد به کوه اتفاق افتاده است.
-این طور نمیشود استدلال کرد. یا خلبان میشناخته که ارتفاعات دنا بیش از 4 کیلومتر ارتفاع دارد و وقتی بخواهد زیر 14 هزار پا بیاید با ارتفاعات برخورد میکند، یا نمیدانسته.
من تا جایی که میدانم خلبان، این مسیر را میشناخته. وقتی خلبان میداند و این مسیر را میشناسد، پس به این سادگی اشتباه نمیکند. این خلبان هم، استاد خلبانی بوده. در این میان نقصهایی وجود دارد. این نقصها را باید شناسایی کنیم. توصیه من به شما این است که حساسیت روی موضوع پرواز یاسوج را پایین بیاورید.
*به هر حال مرکز کنترل فضای کشور به خلبان گفته کمتر از 17 هزار پا نرود یعنی بالاتر از ارتفاع حدود 5 هزار و 600 متری حرکت کند.
-علت این که چرا خلبان از ارتفاع 17 هزار پایی به 14 هزار پایی رفته است، باید مشخص شود. مرکز کنترل به خلبان گفته نرو . اما خلبان که میدانسته زیر آن ارتفاع، ممکن است چه اتفاقی برایش رخ بدهد، چطور ممکن است کاهش ارتفاع بدهد. اصل مطلب من، این است.
*تخلفی اتفاق افتاده است. خلبان بر اساس مجوز، ارتفاع خود را به 17 هزار پایی یا 5 هزار و 600 متری از سطح دریا رسانده و نباید به ارتفاع کمتر میآمد. اما خلبان به فرودگاه یاسوج گفته تا 15 هزار پا(4900 متری) کاهش ارتفاع میدهد.
در عین حال، بالاترین قله دنا 4400 متر است و خلبان اساساً نباید کاهش ارتقاع میداد و حدوداً 8 دقیقه بعد سانحه رخ داده. سازمان هواپیمایی کشوری میگوید خلبان کاهش ارتفاع غیر مجاز به زیر 17 هزار پا داشته است.
-آیا خلبان نمیدانسته در آن ارتفاع، چه کوهی قرار دارد؟
*قاعدتاً میدانسته که رشته کوه دنا در مقابل او هست ولی...
-پس چرا خلبان قبول کرده است که کاهش ارتفاع بدهد؟
*به هر شکل خلبان آگاهانه تصمیم گرفته به 15 هزار پایی کاهش ارتفاع بدهد و به برج مراقبت فروگاه این مقدار کاهش ارتفاع را اطلاع داده است.
-میدانم ولی میخواهم یک مقدار در این زمینه فکر کنید. خلبان با شرایط بد جوی و یخ زدگی مواجه بوده. یا میخواسته از این وضع فرار کند و به ارتفاع پایینتر برود یا فشار یخ باعث شده، کنترل از دست خلبان خارج شود. شما مگر نمیگویید ارتفاع، کم کرده است
*ارتفاع کم کرده تا از زیر ابرهای متلاطم و متراکم کومولونیمبوس به راحتی عبور کند و بعد از عبور از رشته کود دنا، به فرودگاه برسد.
-یعنی داخل آن ابرها داشته بلایی سرش میآمده. در آنجا یخ زدگی رخ میداده.
*خلبان به مدت دو دقیقه هم سیستم ضد یخ هواپیما را روشن کرده است.
-آن سیستم دیر روشن شده و خلبان دیر متوجه شده. مشکل این است که سیستم ضد یخ هواپیمای «ای تی آر»، دستی است. مشکل سیستم دستی این است که دیر متوجه میشوند. وقتی دیر متوجه میشوند و از قبل هم، سازمان هواشناسی اطلاعات لازم را نداده است. در نتیجه این اتفاقات رخ میدهد.
*حدود پنج دقیقه قبل از وقوع سانحه، کمک خلبان به خلبان گفته چه هوای خرابی است.
-در ارتباط با این هوای خراب، باید دید که آیا میدانستند ارتفاع یخزدگی چقدر است یا نه. چون از نظر ما، ارتفاع یخزدگی خیلی مهم است.
*مسئولان سازمان هواپیمایی اعتقاد دارند که خلبان کاهش ارتفاع داده است و نباید کاهش ارتفاع میداد و بعداً هم دچار یخزدگی شده. این طور نتیجه میگیرند که خلبان مقصر اصلی است.
-من که معتقدم به این سادگی نمیشود جمعبندی کرد. چون در جریان موضوع هستم به عنوان یک کارشناس، نمیتوانم چنین صحبتهایی را بپذیرم.
*برخی از کمیسیونهای تخصصی مجلس هم اعتقاد دارند یخزدگی اتفاق افتاده و سیستم هواپیما قدرتمند نبوده. در نتیجه وقتی خلبان خواسته هواپیما را به ارتفاع بالاتر ببرد موتور آن همراهی نکرده و برخورد به کوه اتفاق افتاده است.
این کمیسیونها اعتقاد دارند که شرکت هواپیمایی آسمان مقصر است و نباید اجازه پرواز میداد و سازمان هواپیمایی کشوری هم مقصر است که نظارت نکرده است.
-به این نکات دقت کنید. یکی از مشکلاتی که در نقشههای بریف [توضیح مکتوبBrief/] پرواز وجود دارد و در نقشههای سیگمنت[مربوط به هوا] هم به وضوح حس میشود و در رویدار پرواز یاسوج محتمل است عدم داشتن آیس زونیک[Ice Zonic] یعنی ناحیه یخزدن و عدم مشخص شدن آیس لول[سطح یخ زدن] است بالاخص برای پروازهای لاو لول[سطح پایین].
چرا که پروازهای های لول [سطح بالا/ High Level] فرصت ریکاوری[بازگردانی]، دی آیس[یخ زدایی] و چنج لول[تغییر سطح پروازی] را دارند ولی برای پرواز لاو لول[سطح پایین/ Low Level] این فرصت کاملا محدود است و در صورت برخورد با این پدیده یعنی وقتی وارد ابر میشود خطر سقوط در صورت وجود منطقهای با توپوگرافی[عوارض زمین از جمله کوه] خشن کوهستانی، بسیار زیاد است.
حالا باید پرسید چرا این نقشهها در کشور ما به صورت ناحیهای و منطقهای تهیه نمیشود یعنی منطقه یخ زدن به صورت محلی تهیه نمیشود و به صورت کلی برای کشور تهیه میشود.
*برخی از کارشناسان صنعت هوایی میگویند هواپیمای «ای تی آر» در کوهستان و ارتفاعات نمیتواند مانور بدهد و اگر یک موتور آن خراب شود اجباراً روی کوه ها کاهش ارتفاع خواهد داد.
-هواپیمای «ای تی آر» اصلاً مناسب این منطقه پروازی نیست. یک اشتباه سازمان هواپیمایی این است که اجازه پرواز این نوع هواپیما را داده است.
*سازمان هواپیمایی اعلام کرده که خلبان با کاهش ارتفاع غیرمجاز، هواپیما در معرض توربولانس [اشفتگی و آشوبناکی] قرار گرفته و وقتی هواپیما تحت تاثیر جریانات پرقدرت کوهستان قرار گرفته، به کوه برخورد کرده است.
-اساساً قبل از پرواز هواپیما، باید به خلبان میگفتیم که نمیتوانی در اطراف فرودگاه یاسوج ارتفاع را کم کنی. اصلاً سازمان هواشناسی نباید اجازه پرواز به خلبان میداد.
*آیا جریان قدرتمند کوهستان تا این حد قادر هستند که هواپیمای نسبتاً سبک وزن «ای تی آر» را به سمت دره و پایین بکشند؟
-اگر هواپیما یخ بزند بله. چون همزمان به اندازه چند تُن، یخ میزند. وقتی کارت پرواز به مسافر میدهند محدودیت بار مسافر را تعیین میکنند. چرا 20 کیلو را تعیین کردهاند. برای این که محاسبه کردهاند که وزن مسافران و وزن بار همراه آنها چقدر میشود. هواپیما بیش از وزن مشخص شده را تحمل نمیکند.
*پس شما به نوعی دیدگاه کمیسیون عمران و کمیسیون اصل 90 مجلس را قبول میکنید که میگویند اصلاً در آن شرایط آب و هوایی اجازه پرواز نباید داده میشد.
-بله. البته یک بخش از گزارش مجلس را، تیم کارشناسی ما در دانشگاه تهیه کرد. ما نه به عنوان سازمان هواشناسی بلکه به عنوان محقق در دانشگاه، دیدگاه خود را برای نمایندگان مجلس فرستادیم و نمایندگان مجلس نیز استفاده کردند.
در این سانحه، دو اتفاق رخ داده است. اول این که عدم رعایت استاندارد پرواز هواپیمای «ای تی آر» به مناطق سردسیری، از سمت سازمان هواپیمایی کشوری به شرکت فرودگاههای کشور. دوم نیز، عدم انجام وظایف کارشناسی به موقع خدمات هوانوردی از طرف سازمان هواشناسی است.
*به هر حالت پرواز هواپیما به یاسوج انجام شده. اگر خلبان احتیاط میکرد و به سمت فرودگاه جایگزین میرفت سانحه برخورد به رشته کوه دنا اتفاق نمیافتاد.
-خلبان وقتی متوجه میشود که دیگر کنترل هواپیما از دستش خارج شده است.
*قبل از آن که به نزدیکی ارتفاعات دنا برسد میتوانست به سمت رشته کوه دنا و یاسوج نرود.
-من نمیتوانم درباره این قسمت پاسخگو باشم. من نکات اصولی را بیان میکنم. پرواز هواپیمای «ای تی آر» به منطقه سردسیری ممنوع است. آن شرایط جوی که در ساعت 9 صبح تلاطم ایجاد شده، جلوتر قابل پیشبینی بوده است.
در ساعت 8 صبح که پرواز میخواسته انجام شود، باید به خلبان هشدار میدادند و اجازه پرواز نمیدادند. تنها سازمانی که میتواند جلوی پرواز هواپیما را بگیرد فقط سازمان هواشناسی است. هواشناسی بگوید خلبان پرواز نکند باید پرواز نکند و منتظر بماند. سازمان هواشناسی میتوانست جلوی پرواز هواپیما را بگیرد.
سلام, این آقا یک چیز را درست گفت، در ژاپن کسی که در خصوص موضوعی اطلاعات ندارد اظهار نظر نمی کند، ما چقدر بیچاره ایم که این بنده خدا را جع به سانحه اظهار نظر کرده بعنوان محقق ، لطف کنید جامعه هوایی را به سخره نگیرید.