|

آمار واقعی ورود گردشگر به کشور چقدر است؟

آمار واقعی ورود گردشگر به کشور چقدر است؟

این هشدار مدت‌هاست از سوی فعالان گردشگری اعلام می‌شود و کاهش حضور گردشگر در شهرهای فرهنگی ایران و سایت‌های اصلی این حوزه را تاییدی برای آن می‌دانند.

به گزارش کن نیوز؛ همین هفته پیش بود که نایب‌رئیس سابق جامعه تورگردانان ایران گفت که گردشگری ورودی ایران در شرایط بسیار دشواری قرار دارد و عملاً متوقف شده است: «تقریباً هیچ گروه گردشگر اروپایی یا آمریکایی به ایران سفر نمی‌کند و بازار گردشگران محدود به روس‌ها و چینی‌ها شده که آن‌ها نیز به تعداد بسیار محدودی نسبت به گذشته سفر می‌کنند.

این رکود تا جایی پیش رفته که حتی فصل بهار آینده، که همواره به‌عنوان اوج گردشگرپذیری ایران شناخته می‌شود و بسیاری از تور اپراتورهای بزرگ از چندین‌ماه قبل نسبت به خرید تورهای ایران اقدام می‌کردند، تمایلی به فعالیت در بازار ایران ندارند و از این رو ما فصل بهار را نیز از دست داده‌ایم.»

کمبود شدید گردشگر خارجی در ایران در شرایطی رخ داده که طبق هدف‌گذاری سند چشم‌انداز ۲۰ ساله گردشگری که دی‌ماه ۱۳۸۳ تصویب شد، چهار دوره در فاصله سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۴ تعیین شده بود و برای هر دوره، میزان جذب گردشگر خارجی و میزان درآمدزایی از محل ورود گردشگران هم مشخص بود.

آمارهای سازمان ملل از وضعیت ورود گردشگرخارجی به ایران در سال جاری میلادی، تیرماه امسال منتشر شد که طبق آن در سه‌ماهه نخست سال ۲۰۲۴  درمجموع یک میلیون و ۳۱۴ هزار و ۴۰۵ نفر گردشگر وارد ایران شده‌اند. این عدد نسبت به بازه زمانی مشابه در سال ۲۰۲۳، رشد داشته اما فاصله زیادی با آمارهای پیش از کرونا دارد. سازمان جهانی گردشگری در سه‌ماه نخست سال ۲۰۱۹، آمار ورود بیش از دو میلیون مسافر خارجی به ایران را ثبت کرده است.

ورود ۵ میلیون نفر به ایران تا ماه آبان 

آخرین آمار ورود گردشگر خارجی که محل اختلاف بین بخش خصوصی و دولت است، رقمی بیش از پنج میلیون نفر در ۸ ماهه اول امسال است که مدیرکل بازاریابی و توسعه گردشگری خارجی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به هم‌میهن اعلام می‌کند.

مسلم شجاعی توضیح می‌دهد تا پایان آبان‌ماه امسال پنج میلیون و ۲۰۰ گردشگر خارجی وارد ایران شده است؛ رقمی که برای سال گذشته شش میلیون و ۴۰۰ هزار نفر اعلام شده بود. این آمارها از سوی فراجا اعلام می‌شود و شامل همه افرادی است که با ویزا یا بدون ویزا وارد ایران می‌شوند. 

شجاعی می‌گوید، بسیاری از کشورهایی که بازار هدف گردشگری ما هستند، برای ورود به ایران ویزا نمی‌گیرند؛ نمونه آن ۲۸ کشوری است که سال گذشته دریافت ویزای آنها برای ورود به کشور لغو شد، کشورهایی مثل جمهوری آذربایجان و عراق. به همین دلیل تعداد گردشگری که وارد ایران می‌شود با تعداد کسانی که ویزا دریافت می‌کنند، اختلاف آماری معناداری دارد: «آمار فراجا شامل همه کسانی است که وارد ایران می‌شوند؛ چه با ویزا و چه بدون ویزا. ما روی این گردشگران نامی نمی‌گذاریم.هرکسی که وارد می‌شود، می‌تواند برای زیارت یا مکان‌های گردشگری دیگر را بازدید کند.»

شجاعی می‌گوید، اگر حساب‌های گردشگری اقماری به راه بیفتد، این آمار شفاف‌تر خواهد شد: «قبلاً با مرکز آمار کار تا جایی پیش رفته و جداول آن هم مشخص شده است اما هنوز خروجی ملموسی از آن نداشته‌ایم. حساب‌های اقماری باید مشخص کند که گردشگران به کجا می‌روند.

سال‌هاست با همین روش آمارگیری فعلی میزان ورودی گردشگر به کشور محاسبه می‌شود. اگر در سال‌های گذشته زیاد بوده و الان کاهش پیدا کرده، براساس همین روش بررسی می‌شد، با این حال تعداد گردشگرانی که با تورهای مسافرتی به ایران می‌آمدند، امسال کاهش پیدا کرده است.» آمارهای ورود گردشگر داخلی همیشه محل اختلاف فعالان بخش خصوصی گردشگری و دولت بوده است؛ آنها می‌گویند میزان صدور ویزا و ورود به کشور، شاخص درستی نیست و راه‌حل آن حساب‌های اقماری گردشگری است. 

آمارهای رسمی قابل اتکا نیست

«آمارهای رسمی ورود گردشگر به کشور قابل استناد نیست.» این جمله محسن حاجی‌سعید، رئیس هیئت‌مدیره جامعه راهنمایان گردشگری ایران است که به کمک آن توضیح می‌دهد، یکی از مشکلات بخش خصوصی گردشگری، همین آمارهای رسمی است که نمی‌توان به آنها استناد کرد و از رشد ورود گردشگر خبر داد. او به «هم‌میهن» می‌گوید که موضوع آمارهای ورود گردشگر، مدت‌هاست بین بخش خصوصی و دولت مورد بحث است و الان خوشبختانه وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی پذیرفته‌ که این آمارها قابل تکیه نیست، هرچند آماری است که از وزارت خارجه گرفته می‎‌شود و به‌عنوان تعداد ویزای صادر شده به‌نام گردشگر ثبت می‌شود.

از نگاه او این کار مغلطه‌ای ایجاد و بخش خصوصی را دچار چالش می‌کند که این گردشگران از کجا آمده‌اند و چرا ما به‌عنوان فعالان این حوزه مخاطب آن نیستیم: «با این آمارها سرمایه‌گذاران فکر می‌کنند گردشگری جای درستی برای سرمایه‌گذاری است، اما درنهایت ورشکسته می‌شوند. در دولت‌های گذشته خواهش ما این بود که حساب‌های اقماری گردشگری ایجاد شود و ورودی توریست را صرفاً براساس ویزا اعلام نکنند.

این آمارها باید براساس مراجعه به شهرهای اصلی فرهنگی کشور باشد. حساب‌های اقماری گردشگری در زمان وزارت آقای مونسان هم دنبال می‌شد و با تفاهم‌نامه‌ای با مرکز آمار کشور، قرار بود این حساب‌ها راه‌اندازی شود، اما متوقف شد. حالا در این دولت این موضوع در دستور کار قرار گرفته است.»  

اجرای حساب‌های اقماری گردشگری، یکی از وعده‌های معاون گردشگری جدید است که به‌تازگی به این سمت منصوب شده است؛ حساب‌های اقماری، ضروری‌ترین مؤلفه برای ارائه آمارهای دقیق و در پی آن برنامه‌ریزی اصولی در حوزه گردشگری است؛ یکی از ابزارهای شناخته‌شده بین‌المللی که توسط سازمان ملل و سازمان جهانی گردشگری توسعه پیدا کرده‌اند.

میرسعید توضیح می‌دهد که قدم بعد از به‌دست‌آوردن آمارهای واقعی ورود گردشگر به کشور، در شرایط فعلی روشن می‌شود: «وقتی این آمار را داشته باشیم تازه به عمق فاجعه پی می‌بریم که میزان گردشگر ورودی ما چه عددی است؟ تعداد گردشگر ورودی فرهنگی ما در سه‌ماهه اول سال شاید به شش هزار نفر هم نرسید. یکی از نقاط گردشگری  ما در شش‌ماهه گذشته، درمجموع ۱۸۰۰ مورد فروش بلیت خارجی داشته است. این عدد فاجعه است. از سوی دیگر اهالی این حوزه، راهنمایان گردشگری و هتل‌هایی که مخاطب گردشگری خارجی دارند، در آستانه ورشکستگی قرار دارند.

اگر نتوانیم آقای پزشکیان را مجاب کنیم که سیاست‌ها را تغییر دهد و این حوزه را از وضعیت نادیدگی خارج کند، این رویکرد منجر به تعطیلی ورودی گردشگر و خروج متخصص از این صنعت می‌شود. چه در زمان انتخابات و چه بعد از آن امیدوار بودیم ایشان چند جمله درباره گردشگری بگوید. انگار نمی‌دانند که اهمیت گردشگری در اقتصاد دنیا کجاست؟ اهالی گردشگری منتظرند ایشان دو کلمه درباره این حوزه صحبت کند که حداقل دلگرم شوند اما در چند جلسه‌ای که با بخش خصوصی ترتیب دادند، درنهایت گفتند که با آقای عارف صحبت کنید. یک‌روز در سال را برای گردشگری بگذارند و مسائل را بررسی کنند.»

تا پایان برنامه هفتم توسعه، ایران باید به رقم سالانه ۱۵ میلیون گردشگر برسد؛ رقمی که به گفته وزیر میراث فرهنگی و گردشگری باید زیرساخت‌هایی برایش فراهم شود که در حال حاضر نداریم. آنطور که صالحی‌امیری گفته است، در حال حاضر در کشور ١۴٣٠ هتل ثبت شده است که بسیاری از آنها شرایط پذیرش گردشگر را ندارند. از سوی دیگر طبق برنامه هفتم توسعه تعهد داریم که سالی ١٠٠ هتل در کشور ساخته شود و افتتاح کنیم که البته امکان‌پذیر است، اما پیش‌نیاز آن سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و حمایت دولت است.

علاوه بر این برای جذب ١۵ میلیون گردشگر به ۵۵٠ فروند هواپیما نیاز داریم یا باید آزادی پنجم را اجرایی کنیم، همچنین باید ظرفیت هتل‌های ما چندبرابر شود، نظام حمل‌ونقل کشور متحول شود. با ١٣٣ فروند هواپیما با عمر بالا، به هیچ وجه ظرفیت خدمات‌دهی به ١۵ میلیون گردشگر را نداریم. حق آزادی پنجم بر اساس پیمان شیکاگو، امتیازی است که شرکت‌های هواپیمایی بر آن اساس حق سوار کردن و جابه‌جایی مسافر، بار و محموله‌های پستی بر سر راه کشور مقصد و وطن، خط هوایی را پیدا می‌کنند. 

حالا میرسعید توضیح می‌دهد که گردشگری در ایران به چند دلیل مشخص متوقف شده است: «یکی از دلایل آن مربوط به سیاست خارجی است که باید اصلاح شود. نمونه آن دستگیری گردشگرانی است که در دو سال گذشته وارد کشور شدند اما به‌دلیل اطلاع نداشتن از قوانین عکاسی و فیلمبرداری در ایران، بازداشت شده‌اند. این موارد باعث می‌شود روابط بین دو کشور تیره‌وتار شود و آن کشور هم توصیه سفر نکردن به ایران را صادر کند.

هنوز هم تعدادی از آنها آزاد نشده‌اند. گردشگر خارجی درک درستی ندارد از اینکه این کار در ایران غیرقانونی است. معمولاً در دنیا تابلوهایی برای ممنوعیت عکسبرداری و فیلمبرداری وجود دارد. در هرنقطه از دنیا که اعتراضاتی شکل بگیرد، برای همه جذاب است و عکس و فیلم از آن گرفته می‌شود. این موضوع نشان می‌دهد، باید قوانین خود را اصلاح کنیم.» او آبان‌ماه سال ۱۴۰۱ هم درباره این موضوع هشدار داده بود. 

میرسعید می‌گوید که آقای عراقچی، وزیر امور خارجه یک جلسه با سفرای کشورهای خارجی درباره موضوع گردشگری نگذاشته‌ است؛ یعنی به قدرت نرم و اهمیت گردشگری باور ندارند: «باید شورایی تشکیل شود که وزارت گردشگری نقش‌آفرینی کند و یکی از نهادهای امنیتی متولی حضور تامین امنیت و بررسی فعالیت گردشگر باشد. اگر فعالیت گردشگر مخرب است، ما هم معتقدیم که باید دستگیر شود، اما ما هم موارد زیادی را دیده‌ایم که گردشگر فقط قوانین را نمی‌دانسته است. درواقع نگاه امنیتی باید از روی گردشگری برداشته شود؛ اگر دولت بتواند آمار درستی ارائه کند و بعد با تکیه بر آن ببیند کدام بخش در حال لطمه‌خوردن است، کمک‌کننده است.»

چینی‌ها به ایران سفر نمی‌کنند؟

وزیر میراث فرهنگی و گردشگری مدتی پیش اعلام کرده بود که چین هم‌اکنون ۱۶۰ میلیون گردشگر به کشورها می‌فرستد که سهم ما ۱۶۰ هزار نفر است. رئیس هیئت‌مدیره انجمن صنفی راهنمایان گردشگری ایران هم حالا از کاهش شدید ورود گردشگران چینی به کشور می‌‌گوید: «ما همین الان هم به‌شکل غیررسمی می‌دانیم که چینی‌ها به ایران سفر نمی‌کنند. هرچند به‌صورت رسمی نمی‌توان آن را در سایت وزارت‌خارجه این کشور دید. انگار نوعی اطلاع‌رسانی داخلی به آژانس‌های گردشگری انجام می‌شود که محرمانه است که فعلاً تور به ایران فرستاده نشود.

به همین دلیل گردشگر چینی در ایران نمی‌بینیم. از طرف دیگر گردشگران هندی را هم که در حال شروع سفر به ایران بودند، نمی‌بینیم. تقریباً بیشتر کشورهای اروپایی توصیه‌های سفر نکردن به ایران را برنداشته‌اند. توصیه سفر نکردن، چالش‌هایی اساسی ایجاد می‌کند که یکی از آنها این است که شرکت‌های بیمه‌ای گردشگر را برای سفر به ایران بیمه نمی‌کنند. تنش‌هایی که با آمریکا داریم، تاثیر زیادی روی جذب گردشگران ثروتمند جهان دارد؛ کسانی که در سفرهای خود به اقتصاد آن کشور کمک می‌کنند. چون اگر به ایران سفر کنند، برای ورود به آمریکا دچار چالش می‌شوند.

اروپایی‌ها هم بدون اقدام برای ویزا می‌توانند به آمریکا سفر کنند، اما اگر به ایران سفری داشته باشند، برای سفر به آمریکا باید درخواست ویزا کنند و ممکن است ریجکت شوند. چرا در تفاهم‌نامه‌ها، گردشگری دیده نمی‌شود؟ اقتصاد ما می‌تواند متحول شود. همه می‌دانند ایران چه ظرفیتی در گردشگری دارد. نقد بسیاری از سفرا این است که چرا همین شرایط فعلی را درست به دنیا معرفی نمی‌کنید؟ نسل جدید در دنیا امروز هیچ اطلاعی از جاذبه‌های گردشگری ایران ندارد.»

گردشگری ایران در بن‌بست

آنطور که میرسعید توضیح می‌دهد از سهم یک‌میلیارد و ۱۰۰ میلیون نفری جابه‌جایی گردشگری در دنیا، ما به آمار بسیار اندکی تکیه کردیم؛ آن هم در شرایطی که آمار ورودی به کشور ما به‌شکلی نیست که بگوییم اکوسیستم گردشگری ما منتفع شده است: «بیشتر از کشورهای عراق، افغانستان و پاکستان وارد می‌شوند که با اهداف تجاری و مذهبی می‌آیند؛ نه تجربه فرهنگی. آمار گردشگر ورودی به‌شکل فاجعه‌باری گمراه‌کننده است و نمی‌تواند ادامه پیدا کند. گردشگری ما در یک بن‌بست قرار گرفته است.»

این بخش دیگری از اطلاعاتی است که این فعال گردشگری از شرایط فعلی می‌دهد: «براساس آماری که از فعالان این صنعت داریم، درمجموع تعداد گردشگری که وارد کشور شده نزدیک به صفر است؛ در شهرهای گردشگرپذیر به‌سختی می‌توان گردشگر دید. این تعداد فاجعه است. تا پیش از شیوع کرونا، در سه‌ماه پاییز که فصل گردشگری است، تعداد زیادی گردشگر به این کشور می‌آمد اما حالا این آمار به صفر رسیده است. با آغاز اعتراضات بنزین در سال ۹۸، ماجرای هواپیمای اوکراینی و بعد از آن هم شیوع کرونا، گردشگری در همه دنیا به صفر رسید.

در بسیاری از مناطق به‌جز آسیا و اقیانوسیه، ۸۲ درصد احیای گردشگری نسبت به مدت مشابه ۲۰۱۹ اتفاق افتاده است. در منطقه خاورمیانه نیز نسبت به سال ۲۰۱۹، ۲۶ درصد رشد گردشگری رخ داده و کشوری مانند قطر هم ۱۴۰ درصد رشد گردشگری نسبت به ۲۰۱۹ داشته است. اگر بخواهیم به آمار صدور ویزا مراجعه کنیم، باید بگویم به ۵۰ درصد آمار قبلی هم نرسیده‌ایم. گفته می‌شد که ۹ میلیون گردشگر ورودی داشتیم، اما الان این آمار را چهار میلیون نفر اعلام می‌کنند.‌ ای‌کاش  از این چهار میلیون نفر، ۱۰۰ هزار نفر گردشگر فرهنگی بودند.»

میرسعید از رویکرد وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به این حوزه می‌گوید: «چندین جلسه با وزیر داشته و می‌دانم که در جریان مشکلات این حوزه قرار دارند و در دستور کار قرار داده‌اند اما هنوز مذاکرات به نتیجه نرسیده است و باید منتظر ماند تا ببینیم درنهایت منجر به چه آیین‌نامه و اقدامی توسط نهادهای عالی کشور می‌شود. وزیر، مذاکرات را مثبت پیش برده و مطالبات بخش خصوصی را به گوش رئیس‌جمهور رسانده است اما گام بعدی، اقدام است؛ یعنی مذاکره با وزیر خارجه و تغییر نگاه در برخی مسائل ریشه‌ای. برخی از این چالش‌ها ارتباطی به شرح وظایف وزیر ندارد. نمونه آن، مسائل منطقه است که باعث ترسیدن از سفر به ایران می‌شود.» 

 

 

 

 

منبع: روزنامه هم‌میهن

ارسال نظر