یادى از درگذشت مهدى آذر یزدى و کاپیتان نیکخواه بهرامى
اختصاصى کن نیوز حدود سه ماه پیش فکر نمی کردم که اگر بخواهم به رسم چند سال گذشته از رفتن مهدی آذر یزدی بگوئیم. قبلش باید یادی از رفتن خلبان نیکخواه بهرامى بکنیم. یاد از دوستی که بی شک پروازها و زحماتش من را برای ساخت فیلم مستند " تنهای قصه های خوب " یاری کرد.
یادی از مرحوم نیکخواه بهرامی که با گروه سازنده فیلم مستند " مهدی آذر یزدی " همکار و مهربان بود و حدود سه ماه پیش. اوج گرفت و پرواز کرد. روحش شاد اما : ایران نبودم که خبر درگذشت مهدی آذر یزدی را شنیدم. دیدم از بی بی سی فارسی قسمتهایی از فیلم مستندی که ساختیم. پخش می شود و اعلام خبر رفتنش. یاد آخرین باری افتادم که به او سر زدم. مجموعه کتاب های " یادداشت های قزوینی " را از من خواسته بود. همان چاپ و نشری را که خواسته بود برایش پیدا کردم.
سالهاى ٨۴- ٨۵ بود که طبق معمول با فوکر ۱۰۰ ساعت ده و ده دقیقه ایران ایر از تهران به یزد رفتم. او میدانست که میایم. یکراست از فرودگاه به محله خرمشاه رفتم. از لحظه ای که در را گشود حرف برای گفتن داشت تا غروب که باید دوباره پرواز میکردم به طرف تهران. آن روز گفت : خوب دل و جرات داری که صبح با هواپیما می آیی و غروب برمیگردی. من فقط یک بار سوار هواپیما شدن. جوان بودم از تهران به مشهد و دیگر جرات نکردم. شنیدم پیکرش را از تهران با هواپیما به یزد بردند. مهدی آذر یزدی. بزرگ و پیشکسوت ادبیات کودک در ایران. تا سالهای سال مدرسه و کلاس را ندیده بود. ازدواج هم نکرد و فرزندی نداشت. اما من میگویم بی شک هر جا از او یاد شود و کتابی از او باشد. همانجا خانه آذر یزدی است و کسانی که خطوط کتابهایش را میخوانند. فرزندان او. هیجده تیر ماه. سالگرد در گذشت مهدی آذر یزدی است. روحش شاد و نامش گرامی. الهه کسمایی تهیه کننده مجموعه مستند آذر یزدی کاری از شبکه یک سیما
ارسال نظر