بخش دوم
داستانی باور نکردنی برای ثبت یک رکورد: طولانیترین زمان پرواز دنیا
سرانجام با انجام تمام این اصلاحات، زمان آن رسیده بود که تیم و هواپیمای جدیدش به آسمان پرواز کنند. اما پیش از آن تیم هنوز به یک چیز دیگر احتیاج داشت؛ یک کمک خلبان. متاسفانه نام اولین کمک خلبان او از صفحه تاریخ پاک شده است. در مورد نقش این کمک خلبان برای تلاشهای اولیه شکستن رکورد طولانیترین پرواز، چیزی جز چند جمله کوتاه وجود ندارد: «تیم و کمک خلبانش برای شکستن رکورد مداومت پروازی دو مرتبه به آسمان رفتند، اما هر دو تلاش به دلیل مشکلات مکانیکی با شکست مواجه شد.»
به امید موفقیت در مرتبه سوم، آنها دوباره به آسمان رفتند. تیم در خاطرات خود از این پرواز میگوید: «ساعت 4 صبح روز یکشنبه تمام آسمان روشن شد.» او بعدا فهمید در آن پرواز شاهد یکی از 57 انفجار بمب اتمی در سایت آزمایشی نوادا (100 کیلومتری لاسوگاس) بوده است.
هیچکدام از این سه پرواز بیش از 17 روز طول نکشید. تیم پس از آن تصمیمگرفت با کمک خلبان خود قطع همکاری کرده و یک فرد جدید را جایگزین او کند. نگرانی دیگر او مشکلات فنی بود که سه پرواز قبلی را با شکست مواجه کرده بودند. برای اضافه شدن استرس به تیم، خبر موفقیت جیم هت و بیل بورکارت در شکستن رکورد مداومت پرواز منتشر شد. حالا او برای حمله به این رکورد، نیاز به بیش از 50 روز پرواز مداوم داشت.
انتخاب کمک خلبان جدید
تیم برای پیدا کردن کمک خلبان جدید نیازی به جستجوی زیاد نداشت. او به سراغ جان وین کوک، مکانیک 33 ساله شرکت آلامو که سابقه پرواز داشت، رفت. کوک پیش از این نیز سابقه کار روی هواپیمای مذکور که اکنون همه آن را با نام هاسیندا میشناختند، داشت. وقتی تیم از کوک پرسید که آیا در چهارمین تلاش برای شکستن رکورد مداومت پروازی به او ملحق میشود، کوک به سادگی پاسخ داد: حتما، سعی خود را خواهم کرد.
همزمان با جستجو برای یافتن کمک خلبان جدید، کنزی روی موتور هواپیما کار میکرد. او موتور هواپیما که در تلاشهای قبلی دچار اشکالاتی شده بود را حذف و موتور قبلی هواپیما را جایگزین آن کرد. کنزی همچنین سیستم تزریق الکل به موتور را قطع کرد و در این مورد چیزی به تیم نگفت. او در عوض مسیر الکل را به زیر بخش پایینی پوسته موتور لوله کشی کرد، به گونهای که مشخص نباشد سیستم تزریق الکل در مدار نیست.
تلاش مجدد
سرانجام وقت آن رسیده بود که یکبار دیگر تلاش کنند. اما این مرتبه تیم، پشتیبانی کمتر از سوی بیلی داشت. چهارم دسامبر 1958 و در ساعت 3:52 عصر، تیم و کوک از فرودگاه مک کاران لاسوگاس با هواپیمای هاسیندا پرواز کردند. هواپیمای آنها بیش از حد مجاز برای برخاستن وزن داشت، اما آنها مجوزهای لازم برای پرواز با 180 کیلوگرم وزن اضافی را از FAA اخذ کرده بودند. تیم و کوک پس از برخاستن ارتفاع خود را کم کردند تا یک خودرو با سرعت برابر بتواند تایرهای هواپیما را با نوارهای سفید، رنگآمیزی کند. این کار به این دلیل بود که اثبات شود آنها حین شکستن رکورد، هواپیما را در فرودگاهها یا مناطق دورافتاده فرود نمیآورند.
تیم و کوک روزهای اول در نزدیکی لاسوگاس پرواز میکردند تا از رفع مشکلات قبلی خود مطمئن شوند. پس از کسب اطمینان، آنها هاسیندا را به سمت جنوب و منطقه بلایت که عوارض زمینی کمتری داشت، هدایت کردند. بخش عمده پرواز آنها در مناطق بیابانی بلایت، کالیفرنیا، یوما و آریزونا بود. با این حال گاهی به مناطق دورتر مثل لسآنجلس نیز پرواز میکردند تا بتوانند در فرصتهای تبلیغاتی تلویزیون و رادیو شرکت کنند.
کامیونی که توسط یک شرکت حملنقل برای همین منظور اهدا شده بود وظیفه پشتیبانی از هواپیما را بر عهده داشت. این کامیون با یک تانکر سوخت، پمپ و سایر تجهیزات پشتیبانی تجهیز شده بود. روزی دو مرتبه هواپیما و کامیون در یک بزرگراه مستقیم که توسط دولت مشخص میشد، هم مسیر میشدند. در این حالت هواپیما در ارتفاع 6 متری از زمین به پرواز در میآمد تا سوختگیری هوایی انجام شود، تقریبا 3 دقیقه نیاز بود تا مخزن هواپیما پر شود. در تمام زمان پرواز، 128 عملیات سوختگیری تکرار شد.
روغن، مواد غذایی، آب برای آشامیدن و شستشو، حولهها و سایر تجهیزات مورد نیاز نیز همراه با سوختگیری از کامیون پشتیبان به هواپیما منتقل میشد. آقای بیلی به سرآشپزهای خود در هتل هاسیندا لاسوگاس و سایر مناطق کشور دستور داده بود برای تهیه غذای خلبانان، تنها از تازهترین و بهترین مواد اولیه استفاده کنند. بدین ترتیب غذاها هر وعده طبخ میشدند و داخل ظروف عایق حرارت به هواپیما منتقل میشدند.
برنامه روزانه خلبانان هنگام ثبت رکورد
برنامه فعالیت تیم و کوک بهگونهای بود که هر کدام در شیفتهای 4 ساعته پرواز میکردند. در هنگام هدایت هواپیما توسط یکی، فرد دیگر سعی میکرد تا حد امکان بخوابد. در غیر این صورت آنها فعالیتهای دیگری مثل خوردن، مرور داستانهای مصور، ورزش با توجه به محدودیتها، مسواک زدن و شستشوی خود را انجام میدادند.
اما این سوال مطرح میشود که آنها چگونه از حمام استفاده میکردند؟ از آنجا که سسنا 172 دارای توالت استاندارد نیست و مکانی برای نصب دائمی آن نیز وجود ندارد، تیم و کوک مجبور بودند سیستم خودشان را بکار گیرند. آن سیستم به شکل یک توالت اردوگاهی تاشو و کیسههای پلاستیکی بود. آنها بعد از استفاده از توالت، کیسههای پلاستیکی را در مناطق دورافتاده دور میریختند
ارسال نظر