مصاحبه با خلبان نسیم طاهریان

من نسیم طاهریان هستم، لیسانس کامپیوتر گرایش نرم افزار را از دانشگاه آزاد یزد اخذ کردم در سال 1392 در دانشگاه علوم تحقیقات تهران پذیرفته شدم به همین دلیل به همراه خانواده از یزد به تهران نقل مکان کردیم.
لطفا خود را برای مخاطبان ماهنامه "شبکه صنعت هوانوردی" معرفی کرده و از سوابق تحصیلی و کاری خود برای ما بگویید.
من نسیم طاهریان هستم، لیسانس کامپیوتر گرایش نرم افزار را از دانشگاه آزاد یزد اخذ کردم در سال 1392 در دانشگاه علوم تحقیقات تهران پذیرفته شدم به همین دلیل به همراه خانواده از یزد به تهران نقل مکان کردیم.
زمانی که یزد بودم برای یک دوره آموزش خلبانی فوق سبک ثبت نام کردم اما چون کلاس به حد نصاب نرسید این دوره هیچگاه برگزار نشد، دیگر پیگیر این موضوع نبودم تا اینکه پس از دوره کارشناسی ارشد تصمیم گرفتم که کلاسهای آموزش خلبانی فوق سبک را در تهران بگذرانم.
همیشه با خود میگفتم که من به هیچ عنوان این هواپیماها را دوست ندارم و تمایل دارم که در زمان هدایت هواپیما افراد زیادی پشت سر من به عنوان مسافر حضور داشته باشند یکبار که با یکی از اساتید در این خصوص صحبت کردم به من گفتند چرا برای خلبانی هواپیماهای تجاری اقدام نمیکنید؟ من سوال کرم مگر امکانش وجود دارد که خانمها هم در این زمینه حضور داشته باشند که ایشان با ذکر نام چند نفر از بانوان خلبان کشور این موضوع را تصریح کردند.
بعد از تحقیقات و مشورتهایی که انجام دادم وارد یکی از آموزشگاههای خلبانی تجاری شدم و دورههای PPL، CPL و IR را پشت سر هم و بدون وقفه در حدود دو سال گذراندم.
علاقه شما به هوانوردی از کجا شکل گرفت؟
حقیقتا من مثل خیلی از خلبانان و افراد حاضر در صنعت هوانوردی از کودکی علاقه شدیدی به هوانوردی نداشتم که مثلا هر هواپیمایی از آسمان عبور کند را دنبال کنم و ... البته نمیتوانم انکار کنم که در زمانهایی که برای سفر از هواپیما استفاده میکردیم تمایل داشتم کاکپیت که در آن زمان به آن کابین خلبان میگفتم را ببینم که همیشه پدر و مادرم اجازه میگرفتند تا لحظاتی را به دیدن داخل کاکپیت بگذرانم.
افکر میکنم پرواز را همه دوست داشته باشند، چرا که حس و حال خوبی را برای هر فرد بوجود میآورد.
شاید نبود علاقه از کودکی به هوانوردی را بتوان به عدم وجود بستر مناسب در شهر یزد هم اطلاق کرد.
پس از شرکت در کلاسهای فوق سبک واقعا احساس میکردم که باید خلبان هواپیمای مسافربری شوم، اگرچه که در ابتدا این موضوع تا حدی برایم محال به نظر میرسید اما خدا را شکر میکنم که در این راه همراهم بود تا با حمایتهای خانواده و تلاشهای خودم به این جایگاه برسم.
قبل از اینکه هزینه گذاف خلبانی را پرداخت آیا تردیدی نداشتید که شاید این هزینهها بازدهی نداشته باشد؟
حقیقتا نه، پس از اینکه متوجه شدم خلبانان زن در صنعت هوانوردی ایران فعال هستند تصمیم گرفتم که خلبان هواپیمای مسافربری شوم؛ در این راه هم هیچگاه به این موضوع فکر نکردم که شاید این هزینه اضافه باشد اگرچه که استرسهای کمی وجود داشت چرا که در کلاسهای آموزشی به من میگفتند که باید برای ورود به صنعت معرف داشته باشم که من هم واقعا معرفی نداشتم.
چه سختیهایی را در راه رسیدن به هدف خود تجربه کردید؟
واقعیت این است که من نسبت به بانوان قبلی سختیهای کمتری را کشیدم، شاید این لطف خدا بود که دورههای آموزشیام را به راحتی به اتمام رساندم و اساتید بسیار خوبی داشتم اما نکتهای که وجود داشت و آن را جز سختیهای این راه میدانم این است که نگاه مثبتی به بانوان نبود شاید اینطور فکر میکردند که خانمها نمیتوانند از عهده وظایف محوله به خوبی برآیند که این باعث میشود اعتماد به نفس فرد کاهش پیدا کند.
اما در دیگر موارد مثل موضوعات آموزشی، پروازها و ... تبعیضی ندیدم اما گاها برای اثبات خودم مجبور میشدم تلاش بیشتری کنم تا دست کم گرفته نشوم.
در روزهای ابتدایی پرواز به عنوان کمک خلبان هم شاید به این دید به من نگاه میشد که صندلی یک آقا را اشغال کردم اما خوشبختانه این نگاه از بین رفته است و حداقل کسانی که من با آنها پرواز میکنم دیگر چنین دیدگاهی ندارند.
لطفا از تجارب کاری خود برای ما بگویید.
من روی هواپیمایBAE پرواز میکنم، پرواز با این هواپیما نسبت به دیگر هواپیماها سختی بیشتری را برای خلبان دارد و در فازهای مختلف پرواز فشار کاری بیشتری را به خلبان تحمیل میکند، در ابتدای استخدام هم به من میگفتند که باید برای ناوگان فوکر 100 انتخاب میشدی چرا که راحتتر است اما من مشکلی با این هواپیما ندارم و خیلی هم از این موضوع خوشحال هستم چرا که احساس میکنم این سختی و فشارها پایه و اساس بهتری را در ادامه راه برایم همراه خواهند داشت.
از خاطرات خود در پروازها برای ما بگویید.
فکر میکنم بهترین خاطره برای هر خلبانی حضور خانوادهاش در پرواز باشد، برای من هم این خاطره بینظیری بود حضور پدر و مادرم در پرواز و گذراندن دقایقی از پرواز در کاکپیت احساس فوقالعادهای بود که مطمئنم تا آخر عمرم در ذهنم خواهد ماند.
آیا در پروازهایتان اتفاقی افتاده که ترس بر شما غلبه کند؟
خلبانی شغلی است که با نوعی از ترس عجین شده است که این ترس از مسئولیت جان افرادی که در هواپیماها نشستهاند ناشی میشود، شکر خدا تا کنون در پروازهایم شرایط اضطراری را تجربه نکردهام، اما چندین بار فقط بخاطر شرایط آب و هوایی بد در پرواز دچار استرس شدهام که یک بار آن پس از تیکآف از مهرآباد وارد تودهای از جریانهای هوایی با رعد برق شدیم که اوضاع به حدی بد بود که تا 15 دقیقه بعد هیچ هواپیمایی از فرودگاه تیکآف نکرد.
در کلا به هیچ عموان فرد ترسویی نیستم در یکی از پروازها پس از اینکه از شرایط خاصی عبور کردیم و فرود آمدیم کاپیتان از اینکه من لبخند به لب داشتم تقدیر کردند و نکته جالبی برای من بود.
از برخورد مسافران وقتی که متوجه شدند خلبان پرواز یک خانم است برای ما بگویید.
برخوردها زیاد بد نبوده؛ بیشتر مردمی که در زمان سوار شدن من را از پنجره کاکپیت میبینند از مهمانداران سوال میکنند که واقعا خلبان پرواز خانم هستند در انتهای پرواز هم از طریق مهمانداران خسته نباشید میگویند یا درخواست میکنند که با حضور در کاکپیت خودشان خسته نباشید بگویند یا تشکر کنند.
اما در کل به نظرم خیلی این نوع از تبعیضها کم شده و مسافران کمتر تفاوتی بین خلبان آقا و خانم قائل میشوند.
چه پیامی برای دانشجویان و علاقمندان هوانوردی دارید؟
مهمترین نکتهای که میتوانم بگویم این است که امید داشته باشید در هر شرایطی چه خوب و چه شرایط نامطلوب به یک آینده درخشان امید داشته باشید، گاها میشنوم که برخی میگویند که ما در این صنعت معرف نداریم و نمیتوانیم کار پیدا کنیم و چنین مسائلی واقعا اینطور نیست من و تعدادی از دوستانم که آنها را کامل میشناسم مطمئنم که بدون معرف وارد صنعت هوانوردی شدیم و مشغول خلبانی در شرکتهای مختلف هستیم.
نکته مهم دیگر این است که برای هدف خود تلاش کنید، من کاملا در خاطرم است که در دو سالی که مشغول به فراگیری آموزش خلبانی بودم هیچ سفری نرفتم و در هیچ ضیافتی حضور پیدا نکردم چرا که فقط روی هدفم متمرکز بودم و باید 5 صبح بیدار میشدم تا در فرودگاه پیام حضور پیدا کنم تا ساعتهای پروازم را تکمیل کنم.
صحبتم با دختران کشورم هم این است که به هیچ عنوان خودشان را دست کم نگیرند، شاید در گذشته فرامین کنترل هواپیما نیاز به زور بازو داشت تا حرکت کنند و مردان بهتر میتوانستند در این حوزه فعالیت کنند اما امروزه این موضوع واقعا تمام شده و با هیدرولیکی شدن فرامین هیچ تفاوتی بین زور بازوی زنان و مردان وجود ندارد؛ خوشبختانه کار راحتی در پیش خواهید داشت چرا که نگاه تبعیض آمیز موجود در گذشته تا حدود بسیاری مرتفع شده و در حال حاضر این موضوعات دیگر جایگاهی در صنعت هوانوردی کشور ما ندارند.
ارسال نظر