بررسی تاریخچه و ساختههای بمباردیر
پس از بررسی شرکتهای ایرباس، بویینگ و فوکر و ساختههای آنها نوبت به بمباردیر رسید تا این شرکت هواپیماسازی کانادایی و هواپیماهایش را در ماهنامه شبکه صنعت هوانوردی مورد بررسی قرار دهیم.
بمباردیر از کجا شکل گرفت؟
در سال 1934 کولاک شدید موجب شد جوزف آرمان بمباردیر نتواند فرزند دو سالهاش را به بیمارستان برساند و به همین دلیل پسرش را به دلیل مشکل آپاندیس از دست داد، در همان زمان این موضوع به فکرش رسید که وسیلهای بسازد که روی برف سر بخورد و مانند یک اتوموبیل در خدمت انسان باشد.
از آنجایی که او یک مکانیک بود شروع به ساخت چنین وسیلهای در کارگاهش کرد، بمباردیر در سال 1935 اولین اسنوموبیل جهان را ساخت که توسط انسان هدایت میشد ساخت این وسیله در حمل و نقل روی برف یک انقلاب به شمار میرفت.
تا پایان دهه 40 میلادی بمباردیر تعداد محدودی از این اسنوموبیلها را ساخت و بصورت شخصی به فروش رساند که به عنوان سرویس مدارس، آمبولانس و برای جابجایی مرسولات پستی مورد استفاده قرار گرفتند.
در سال 1941 جوزف آرمان بمباردیر یک شرکت ساخت و فروش اسنوموبیل راه اندازی کرد تا رسما شرکت بمباردیر را پایه گذاری کرده باشد.
در خلال جنگ جهانی دوم و با توجه به شرایط خاص جنگ استفاده از اسنوموبیل به شدت رونق گرفت و به بزرگتر شدن این شرکت بسیار کمک کرد، حال و هوای جنگ بر تمام جهان چیره شده بود و شرکتهای مختلف از جمله بمباردیر نیز از این قاعده مستثنی نبودند به همین دلیل بمباردیر به صنعت جنگ نیز ورود کرد و تولید بخشی از تجهیزات مورد نیاز دولت و ارتش کانادا را بر عهده گرفت.
همکاری با دولت کانادا موجب شد که بمباردیر به یکی از شرکای تجاری دولت تبدیل شود و با دریافت بسیاری از پروژههای دولتی روز به روز توسعه پیدا کند و بتواند دامنه کاری خود را گسترش دهد و تا جایی پیشروی کرد که امروزه یکی از بزرگترین هواپیماسازهای جهان به شمار میرود و اکنون تولیدکننده دامنه گستردهای از تجهیزات و ماشینآلات دفاعی، نظامی، ریلی و برفرو میباشد، که انواع هواپیما و جتهای تجاری، قطار، تراموا و لوکوموتیو، تجهیزات نظامی و خودروهای نظامی، جتاسکی، ماشینآلات استخراج معدن، تجهیزات جنگلداری، کامیون و ماشینآلات صنایع سنگین را در بر میگیرد.
مسیر بمباردیر به سوی هوانوردی
در سال 1986 بمباردیر شرکت Canadair که یک شرکت هواپیماسازی کانادایی بود و در سال 1944 در مونترال تاسیس شده بود را از دولت کانادا به مبلغ 120 میلیون دلار این کشور خریداری کرد و آن را به سوددهی رساند.
این تجربه باعث شد که بمباردیر یه شرکت ایرلندی فعال در حوزه تولید هواپیما به نام Short Brothers که در شهر بلفاست ایرلند شمالی مرکزیت داشت و در آستانه ورشکستگی بود را نیز بخرد.
بزرگ شدن بمباردیر همچنان ادامه داشت و در سال 1990 لیرجت که یک شرکت کانادایی در شهر ویچیتا در ایالت کانزاس ایالات متحده آمریکا بود نیز زیر لقای بمباردیر آمد، لیرجت هواپیماهای بیزینسی (تجاری) میساخت که ادغام شدنش با بمباردیر باعث پیدایش خانواده بمباردیر لیرجت شد.
شاید همه فکر میکردند که گسترش بمباردیر به پایان رسیده اما مدیران این شرکت باز هم به فکر توسعه بودند و در همین راستا در سال 1992 یکی از شرکتهای فرعی بویینگ در کانادا یعنیde Havilland Aircraft of Canada که در حال ضرر دادن بود توسط بمباردیر خریداری شد.
همه این اتفاقات افتاد تا بمباردیر به یکی از چهار شرکت برتر جهان در زمینه ساخت هواپیما تبدیل شود، اما مهمترین ساختههای بمباردیر کداماند؟
در نگاه کلی بمباردیر به عنوان یک سازنده هواپیماهای بیزینسی و منطقهای شناخته میشود، هواپیماهای بیزینسی؛ تجاری یا شخصی به هواپیماهای کوچکی اطلاق میشوند که گروه کوچکی از مسافران را جابهجا میکنند و اغلب توسط اشخاص و مقامات مورد استفاده قرار میگیرند.
هواپیماهای منطقهای اما هواپیماهای مسافربری کوچکی هستند که نهایتا تا 100 مسافر را در مسیرهای کوتاهی جابهجا میکنند، این هواپیماها ساخته شدند تا بازار سفرهای هوایی فقط به شهرهای بزرگ و هواپیماهای بزرگ مسافربری وابسته نباشند و شهرهای کوچک و مناطق نزدیک به هم نیز به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
اگرچه شاید بازار هواپیماهای بیزینسی و منطقهای در نظر عموم بازدهی بالایی نداشته باشد اما بررسی میزان سوددهی شرکتهای فعال در این حوزه نشانگر این موضوع است که بازار این بخش از صنعت هواپیماسازی بر خلاف باورها از پتانسیل بسیار بالایی برخوردار است که باعث شده شرکتهایی از قبیل بمباردیر در این بخش فعال باشند و تمایلی برای ورود به دیگر بخشها پیدا نکنند و حتی نظر شرکتهایی چون ایرباس و بویینگ را به خود جلب کنند که آنها نیز تمایل داشته باشند تا در این حوزه فعالیت کنند.
مهمترین ساختههای بمباردیر
Dash 8
هواپیمای De Havilland Canada DHC-8 که به Dash 8 مشهور است در سال 1983 توسط کمپانی De Havilland طراحی و ساخته شد و اولین پرواز خود را انجام داد، این هواپیما که از موتورهای توربوپراپ بهره میبرد از سال 1992 تا 2019 زیر مجموعه بمباردیر ساخته شد و پس از آن مجددا به زیر لقای De Havilland بازگشت.
Dash 8 یک هواپیمای منطقهای است که با توجه به ویژگیهای موتورهای توربوپراپ و آیرودینامیک خاصش از مصرف سوخت پایینی بهره میبرد و بازدهی بالایی دارد که بسیار مورد استقبال شرکتهای هواپیمایی برای استفاده از این پرنده در ناوگان خود قرار گرفته است.
این هواپیما در چهار مدل اصلی ساخته شد که با هم از منظرهای مختلفی چون: ظرفیت جابهجایی مسافر، قدرت موتورها و ... تفاوت داشتند.
بمباردیر 415
بمباردیر 415 یک هواپیمای دوزیست است (به این معنا که قابلیت تیکآف و لندینگ هم از روی آب و هم از روی خشکی را دارد.) که شروع فرآیند طراحی آن توسط شرکت Canadair زده شد، اصلیترین ماموریت این هواپیما اطفا حریق مناطق صعب العبور بود اما با توجه به ویژگیهای خاصش امکان شرکت در ماموریتهای مختلفی از جمله حمل و نقل تجهیزات و همچنین جستجو و نجات را نیز داراست.
بمباردیر 415 در 6 دسامبر 1993 اولین پرواز خود را انجام داد و رسما در سال 1994 معرفی شد و تا سال 2015 که تولید آن ادامه داشت تعداد 95 فروند از این هواپیما ساخته شد که برخی از آنها همچنان در حال خدمات رسانی در صنعت هوانوردی هستند.
گلوبال اکسپرس
در اکتبر سال 1991 بمباردیر دست به طراحی هواپیمایی زد تا برای بخش عظیمی از مسافران سفرهای هوایی خاص پاسخ درخوردی را ارائه دهد، گلوبال اکسپرس شامل هواپیمای بیزینسی بمباردیر است که میتواند تعداد کمی از مسافران را در فاصله مطلوبی جابهجا کند.
این هواپیما در 13 اکتبر 1996 اولین پرواز خود را انجام داد و در 31 جولای 1998 گواهینامههای پروازی (Type Certificate) آن صادر گشت و رسما از سال 1999 وارد خدمت شد.
این هواپیما نیز در چندین مدل مختلف با ابعاد و ویژگیهای متفاوت آماده شد تا بتواند نیاز قشر بیشتری از مشتریان صنعت هوانوردی را پاسخ دهد.
تولید این هواپیما کماکان ادامه دارد و تا کنون بیش از 800 فروند گلوبال اکسپرس ساخته شده است، حتی با اعمال تغییراتی این هواپیما برای استفادههای نظامی نیز استفاده میشود.
پروژه CRJ
هواپیماهای خانواده CRJ مشهورترین ساخته بمباردیر اند که تا پیش از پروژه سری C این شرکت نام و نشان این شرکت هواپیماسازی به شمار میرفتند.
این پروژه شامل هواپیماهای جت منطقهای که در روزهای ابتدایی دهه 90 توسط بمباردیر طراحی و ساخته شدند و در نگاه کلی در دو بخش دسته بندی میشوند:
مدل پایه
شامل CRJ100 و CRJ200 که اولین عضو این خانواده یعنی CRJ100 در 10 می 1991 اولین پرواز خود را انجام داد و رسما در 19 اکتبر 1992 توسط لوفتهانزا سیتی لاین که یکی از شرکتهای فرعی شرکت هواپیمایی حامل پرچم آلمان است وارد صنعت هوانوردی جهان شد.
تفاوت CRJ200 با مدل پایه در استفاده از موتور با بازدهی بیشتر بود که مصرف سوخت را کاهش میداد و ارتفاع و سرعت پرواز کروز را افزایش میداد.
تولید این دو مدل تا سال 2006 ادامه داشت و تعداد 1021 فروند از این هواپیماها ساخته شد.
سری 700
موفقیتهای پروژه CRJ و استقبال شرکتهای هواپیمایی مختلف از مدل پایه این هواپیما باعث شد که بمباردیر به فکر توسعه این پروژه بیافتد تا دست بازتری در ارائه هواپیما به شرکتهای هواپیمایی داشته باشد از همین رو در سالهای میانی دهه 90 میلادی از پروژه CRJ-X رونمایی شد که شامل هواپیماهایی بود که نسبت به CRJ100 بزرگتر بودند و قابلیتهای بیشتری داشتند.
پروژه جدید که سری 700 نامیده شد در سال 1997 رسما شروع به کار کرد که شامل سه هواپیمای CRJ700، CRJ900 و CRJ1000 بود.
اصلیترین تفاوتی که بین هواپیماهای مدل جدید و پایه وجود داشت، تغییر در طول بدنه هواپیما بود که ظرفیت هواپیما را بصورت چشمگیری افزایش میداد، استفاده از موتورهای بهینهتر و آیرودینامیک پیشرفتهتر نیز باعث میشد که مدلهای جدید در مقایسه با مدل ابتدایی بازدهی بیشتری داشته باشند و میتوانستند با هواپیماهای BAE146، فوکر 70، امبرائر خانواده E و فوکر 100 رقابت کنند.
در 27 می 1999 اولین پرواز CRJ700 انجام شد و در ژانویه 2001 گواهینامه پروازی این هواپیما توسط سازمان هواپیمایی کشوری کانادا؛ Transport Canada صادر شد چندین ماه بعد سازمان هوانوردی فدرال ایالات متحده آمریکا FAA نیز پس از رفع چند ایراد کوچک در سیستم اویونیک این هواپیما گواهینامههای پروازی آن را صادر کرد.
تا سال 2020 تولید این مدلها در کارخانههای بمباردیر ادامه داشت و تعداد 924 فروند از این هواپیما نیز تولید شد تا اینکه بمباردیر تصمیم گرفت خط تولید این هواپیما را به شرکت میتسوبیشی ژاپن بفروشد، پس از فروش پروژه CRJ سفارش جدیدی توسط بمباردیر برای این هواپیما دریافت نشد و فقط هواپیماهایی که در خط تولید بودند به مشتریان تحویل داده شدند.
در 28 فوریه 2021 آخرین فروند از هواپیماهای CRJ بمباردیر که از مدل CRJ900 بود از خط تولید این شرکت خارج و به شرکت هواپیمایی اسکای وست تحویل داده شد تا رسما پروژه CRJ بمباردیر به پایان برسد.
پروژه سری C یا ایرباس A220
موفقیت آمیز بودن پروژه CRJ بمباردیر را به فکر یک بلند پروازی دیگر انداخت، رقابت با ایرباس و بویینگ آن هم با هواپیمایی که جای خالی آن در هواپیماهای ارائه شده توسط هر دو شرکت به چشم میآمد.
در 13 جولای 2008 بمباردیر برنامههای خود برای ساخت CS100 را شروع کرد هواپیمایی که قرار بود نه به بزرگی ایرباس A320 و بویینگ 737 باشد و نه به کوچکی هواپیماهای CRJ، بلکه برنامه این بود که هواپیمای جدید تعداد نسبتا قابل قبولی از مسافران را در فاصلهای مطلوب جابهجا کند.
در سال 2012 تولید این هواپیما آغاز شد و در 16 سپتامبر 2013 اولین پرواز آن انجام شد، پس از انجام موفقیت آمیز پروازهای آزمایشی گواهینامههای پروازی این هواپیما در 18 دسامبر 2015 صادر شد و نهایتا در 16 سپتامبر 2016 این هواپیما توسط شرکت هواپیمایی سوئیس وارد بازار تجاری صنعت هوانوردی جهان شد.
استفاده از آخرین تکنولوژیهای ساخت و تولید، آیرودینامیک پیشرفته، استفاده از موتورهایی با مصرف سوخت پایین، نبود هواپیمایی با این ویژگیها در بین هواپیماهای ایرباس و بویینگ و بازدهی بالای این پرنده باعث شد خیلی زود سفارشهای زیادی از سرتاسر جهان برای این هواپیما بدست بمباردیر برسد.
اما چطور شد که بمباردیر سری C به ایرباس A220 تبدیل شد؟
بمباردیر تصمیم گرفت تا در سفارشات خود هواپیماهایی را پیش فروش کند و با قیمتی کمتر به فروش برساند از همین رو 75 فروند از هواپیماهای سری C را به قیمت هر فروند 20 میلیون دلار به شرکت هواپیمایی دلتا فروخت که این قیمت یک چهارم قیمت اصلی هواپیما یعنی 80 میلیون دلار بود، این قیمت 20 میلیون دلاری به مقداری کم بود که از قوانین وضع شده برای فروش هواپیما تخطی میکرد پس یک معامله غیرقانونی به حساب میآمد.
این روش از تکنیکهای فروش در ایالات متحده و خیلی از کشورهای دیگر غیرقانونی به حساب میآید، استفاده از این نوع تکنیک توسط بمباردیر باعث شد که بویینگ به اتاق بازرگانی ایالات متحده آمریکا شکایت کند، اما مشکل آنجا بود که بویینگ هواپیمایی مشابه با سریC بمباردیر نداشت که آن را به شرکتهای هواپیمایی پیشنهاد دهد.
بویینگ از اتاق بازرگانی ایالات متحده درخواست کرد بر روی هواپیماهای سری C بمباردیر 80% تعرفه گمرکی اعمال کند، اما اتاق بازرگانی ایالات متحده تعرفه گمرکی 300 درصدی بر روی این هواپیماها قرار داد که باعث شد اینطور به نظر برسد که بمباردیر به پایان خط فروش هواپیما در ایالات متحده آمریکا رسیده است چراکه با این تعرفه گمرکی فروش هواپیما در ایالات متحده نه قابل رقابت و نه سود آور بود.
ناگهان ایرباس وارد ماجرا شد
در 16 اکتبر 2017 دو شرکت ایرباس و بمباردیر اعلام کردند که 01/50% سهام پروژه سریC بمباردیر بصورت رایگان به ایرباس داده شده است، اما دلیل این واگذاری رایگان این بود که ایرباس علاوه بر اینکه یک برند شناخته شدهتر بود، قابلیت فروش بسیار بالایی را نیز داشت و این هواپیما میتوانست تحت عنوان برند ایرباس به تعداد بیشتری از فروش برسد.
از طرف دیگر چون ایرباس هواپیمایی نداشت که با سریC از نظر اندازه قابل قیاس باشد، شرکت فرانسوی نیز صاحب یک هواپیمای مدرن میشد که میتوانست به شرکتهای هواپیمایی این امکان را بدهد که ناوگان خود را تماما از هواپیماهای ایرباس تشکیل دهند.
اما دلیل اصلی اینکه بمباردیر با ایرباس همکاری کرد خط تولید ایرباس در شهر موبایل ایالت آلاباما ایالات متحده آمریکا بود جایی که اگر هواپیماهای سریC بمباردیر در آن سرهم میشدند یک محصول آمریکایی به حساب آمده و از پرداخت تعرفه گمرکی معاف میشدند.
به این ترتیب هواپیمای بمباردیر سری C به ایرباس A220 تبدیل شد تا هم ایرباس و هم بمباردیر به یک توافق برد برد دست پیدا کنند.
ارسال نظر