بخش پایانی
داستانی باور نکردنی برای ثبت یک رکورد: طولانیترین زمان پرواز دنیا
عبور از یک خطر اگر چه چند هفته اول بدون حادثه زیادی گذشت، اما مرور نوشتههای کوک بازتابی از سختیهای پرواز را بیان میکند. فعالیت بدنی کم، سروصدای موتور و کارهای دشوار روزانه برای آن دو مرد دردسرساز شده بود. هرچند آنها هر چهار ساعت وظایف مربوط به پرواز را تعویض میکردند، اما انجام خواب کافی بخصوص در روز برایشان مشکل بود. در تاریخ 9 ژانویه (روز سی و شش پرواز)، کمبود خواب، آنها را بهطور خطرناکی به یک پایان غمانگیز نزدیک کرد.
ساعت 2:55 شب و در حالی که تیم در صندلی خلبان قرار داشت، هواپیما بر فراز فرودگاه بلایت پرواز میکرد. طبق برنامه تیم باید دقایقی بعد کوک را برای تعویض شیفت خلبانی بیدار میکرد. اما خواب به چشمان تیم غلبه کرد و ساعت 4 صبح از خواب بیدار شد. در این مدت سیستم خلبان خودکار هواپیما را روی هوا حفظ کرده بود و آنها در حال پرواز از طریق یک دره به سمت یوما بودند. بعدا تیم در رابطه با این اتفاق به یک خبرنگار گفت: «من حدود 2 ساعت پرواز کردم تا بالاخره چراغهای شهر نمایان شد. با خودم عهد کردم هرگز در مورد آنچه که اتفاق افتاده چیزی به جان نگویم.» با این حال در نوشتههای کوک آمده است.
مشکلات بیشتر میشود
چند روز پس از آن که سیستم خلبان خودکار آنها را از وقوع یک سانحه نجات داد، ژنراتور هاسیندا خراب شد. این حادثه به این معنی بود که پس از 39 روز پرواز، آنها باید اکنون بدون سیستم گرمایشی، نور و پمپ الکتریکی که سوخت را از مخزن اضافی به مخزن اصلی روی بالها منتقل میکرد، ادامه دهند. یک ژنراتور بادی حین پرواز به هواپیما منتقل و روی یک استارت هواپیما نصب شد. اما توان خروجی ژنراتور بسیار محدود بود و برای مبارزه با سرما، تیم و کوک مجبور به پتو پیچ کردن خود بودند. برای ایجاد روشنایی آنها از چراغ قوه و یک رشته از چراغهای کریسمس که به ژنراتور بادی متصل بود، استفاده میکردند. برای انتقال سوخت از مخزن اضافی به مخزن بال نیز مجبور به استفاده از پمپ دستی شدند. کوک در مورد این شرایط سخت در دفترچه خاطرات خود آورده است:
«بیدار ماندن در یک محیط تاریک سخت است. نمیشود از رادیو و پمپ سوخت الکتریکی استفاده کرد. تمام سوخت را با دست منتقل میکنیم و از کمترین نور استفاده میکنیم… درک نمیکنید این کار چقدر نیرو لازم دارد.»
اندکی بعد با مسئلهای که بیش از هرچیزی از آن ترس داشتند روبهرو شدند: نیاز به سوختگیری در شب. اواسط ژانویه بود و مهتاب نیز وجود نداشت. کوک چراغ قوه خود را به قلاب متصل کرد و آن را به سمت کامیون فرستاد. خوشبختانه خدمه زمینی از قبل برای این چالش برنامهریزی کرده و یک کامیون را حدود 100 متر جلوتر از کامیون حمل سوخت مستقر کرده بودند تا به خلبان یک مرجع بصری دهد. کوک در یادداشتهای خود خاطر نشان کرده است:
«شب به اندازهای سیاه بود که من تا به حال آن را تجربه نکرده بودم.»
با نزدیک شدن به 50 روز، تیم و کوک شروع به بررسی دقیق کارها کردند. آن دو مصمم بودند اجازه ندهند هیچ خطای انسانی آنها را در تلاش برای شکستن رکورد مداومت پروازی باز دارد. سرانجام در 13 ژانویه رکوردی که چند ماه قبل توسط هث و بورکارت به ثبت رسیده بود، شکسته شد. علارغم اینکه آنها به هدف خود رسیده و میتوانستند فرود بیایند، اما تصمیم به ادامه پرواز گرفتند. در عوض آنها به توافق رسیدند تا هنگامی که میتوانند پرواز کرده و اطمینان حاصل شود رکوردی که با سختی هرچه تمامتر برای آن جنگیدهاند به راحتی از دست نرود. کوک در نوشتههای خود میگوید:
«ما ژنراتور، فشارسنج، خلبان خودکار، گرمایش کابین، چراغهای تاکسی و فرود، نمایشگر مخزن سوخت کمکی، پمپ سوخت الکتریکی و چرخ انتقال قلاب را از دست داده بودیم.»
با این حال آنها به پرواز ادامه دادند. در آغاز ماه فوریه، شمعهای جرقهزنی و محفظههای احتراق موتور با کربن پر شده بودند. این باعث کاهش شدید قدرت موتور میشد و افزایش ارتفاع پس از سوختگیری کامل را دشوار میکرد.
پایان پرواز
سرانجام آنها تصمیم گرفتند در 7 فوریه 1959 به زمین بنشینند. اندکی قبل از فرود، رنگ سفید روی تایرها بررسی شد و هیچ علامتی از خراشیدگی روی آنها مشاهده نشد. آنها پس از 64 روز و 22 ساعت و 19 دقیقه در فرودگاه مک کارن فرود آمدند. هاسیندا کمی بیش از 150 هزار مایل را بدون وقفه در آسمان پرواز کرده بود. مسافتی معادل 6 بار دور زدن دور کره زمین! تلاش اضافی آنها بیهوده نبود و تاکنون این پرواز رکورددار مداومت پروازی در جهان است.
پس از آن تیم مجدد به کار در هاسیندا بازگشت و کوک نیز به عنوان خلبان به کار خود ادامه داد. هاسیندا (هواپیما) برای چند سال در هتل هاسیندا به نمایش گذاشته شد و سپس به یک هوانورد کانادایی فروخته شد. تیم تا قبل از مرگ (در سال 1978) بارها خاطرات پروازش با هاسیندا را برای فرزندانش مرور کرد تا در جریان اتفاقات این اقدام تاریخی باشند.
سرانجام استیو تیم (پسر رابرت تیم) برای یافتن هواپیمای مذکور اقدام کرد و آن را در مزرعهای کنار رودخانه کاروت در منطقه ساسکاچوان کانادا پیدا کرد. در سال 1988 او موفق شد آن را به موزه هوایی مک کاران منتقل کرده و به شرایط قبل از پرواز برگرداند. در نهایت هاسیندا به فرودگاه بینالمللی مک کاران لاسوگاس منتقل و از سقف سالن (بالای محل تحویل چمدانها) آویزان شد.
ارسال نظر